امتحان بددددددددددد
دیروز امتحان ریاضی داشتم با خودم می گفتم که این یکیو حتماً حتماً 20 میشم اما بعد از دادن برگه ها فهمیدم که بدترین امتحانم و دادم . توی مدرسه و توی سرویس با اون آهنگ غمگین که راننده گذاشته بود خودم و کنترل کردم اما همین که رسیدم خونه رفتم تو اتاق و کلی گریه کردم . دقیقاً مثه امتحان ریاضی سال پیش ترم اول.
جالب اینجا بود که بعد امتحان می دونستم چی میشه جواب سؤاله اما سر جلسه هیچی به ذهنم نمی رسید .این بیشتر ناراحتم می کرد.تازه نمی دونم چرا بعضی از بچه ها اینقدر سریع برگشون رو میدن اما من دیروز یه خورده وقت کم آوردم .
دیگه نمی دونم ،این روزا میگذره و حتماً در آینده به این روزام میخندم. فردا امتحان عربی دارم بعد امتحان بازم برمی گردم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی