زیست
امروز امتحان زیست داشتم خیلی سؤالاش ریز بود و منم که بییی دقت. امروز که سر کلاس بودیم ساعت اول و دو ساعت آخر خانم ت اومد سر کلاسمون بیچاره دیگه حالش داشت از ما به هم میخورد میگفت إ این ساعتم که با شما دارم امروز محدثه جون دوست قدیمیم کتاب و دفتر ریاضیمو که قرض گرفته بود برام اورد و همراش یه کادو بود توی کادو یه عطر خیلی خشبو و یه گوشواره خیلی قشنگ بود . مرسی محدثه جون ...
نویسنده :
nafi3
20:39